پایاااااااااااااااان کار
سلام مامانی خوبی گلم ؟ ایام به کامه ؟ این خاله مرضی انگاری از پست قبلی به دل گرفته بهش بگو خاله مرضی مامانی فقط گفت نمی دونم چه احساسی داشتین ؟ من که حرفی نزدم به دایی سعید هم میگیم دایی جوووووووووووووون سعید تو یه اسم خوب برا مطلب قبلی پیدا کن اینقده هم به جون مامان با ذوق من نق نزن نی نی ما از مامان فرشته هم به خاطر هم دلیش کمال تشکر را دارد و اما................ امروز روز آخر کاری من بود و دیگه به خاطر نی نی نازمون قراره نرم سر کار همه چیز خوب بود تا اینکه زنگ زدم بجه های دفتر تهرن خداحافظی کنم .اونجا بود که حس کردم چقدر دلم برای کارم ...
نویسنده :
مامان طلا
22:23
قصه آفرینش نی نی ناز ما
سلام عزیز دل مامانی خوبی نفسم ؟ خوش میگذره ؟ دماغت چاق هست؟ مواظب باش فقط دماغت به باباییت نره که میکشمت . قند عسل مامان ، امروز هوس کردم داستان خلقت توی نازنینم رو برات تعریف کنم. یه روز پنج شنبه من و بابایی حس کردیم که چند روزیه که جا خوش کردی تو دل مامانی. از اونجایی که ما هنوز یه کم برای نی نی دار شدن آماده نبودیم خیلی استرس داشتیم . راستش رو بخوای من تو رو حس میکردم ولی میترسیدم اشتباه باشه. بابایی هم از شنبه هفته بعدش عصرا میرفت سرکار و پیشم نبود که با هم بریم دکتر خلاصه باباییت دفترچه بیمه منو برد پیش دکتر و ازش خواست برام آزمایش بنویسه. از اونجا هم رفتیم آزمایشگاه و از من...
نویسنده :
مامان طلا
16:22
عیدت مبارک پسر گلم
سلام عزیز دل مامانی امشب شب نیمه شعبانه و من و تو تو خونه تنهایی با همدیگه جشن میگیریم آخه امشب باباییت تا دیر وقت سرکاره . بنده خدا دوست داشت مرخصی بگیره ولی من نذاشتم . گفتم برو مثل یه مرد برای آینده زنگیمون کار کن و من تو هم قول دادیم مثل یه مرد خونه بمونیم و غر نزنیم تازه قراره روز عید هم خونه بمونیم سه تایی با هم خلوت کنیم قربون گلکم برم من که اینقدر مظلومه و اصلن مامانشو تا حالا اذیت نکرده عیدت مبارک پسرم . مواظب خودت باشیا ناقلا ...
نویسنده :
مامان طلا
9:50
تو ذوقمون خورد
سلام موشمول موشمولا خوبی پسرم؟ دیشب کامپیوتر خراب شد ومن نتونستم وبلاگت رو به باباییت نشون بدم . کلی خورد تو ذوقم ولی اشکال نداره دعا کن زود درست بشه که اگه دیگه نیومدم سرکار از تو خونه بتونم بیام سراغت پسرگلم اینقدر دلمون واست تنگ سده که حد و وصف نداره پلا دیشب انگاری داشتی سکسکه میکردی راستشو بگو ببینم یواشکی من چی خورده بودی گلکم مراقب خودت باش یه روز سر صبر میام و تمام خاطراتتو مینویسم مواظب خودت باش مامانی ...
نویسنده :
مامان طلا
9:35
بالاخره تونستم برای گل پسرم وبلاگ درست کنم
سلام مامانی عشقم امیدم بالاخره تونستم برات یه وبلاگ درست کنم خیلی خیلی خوشحالم عشق مامان عزیز دلم الان شما 16 هفته و سه روزه که تو دل مامانت جا خوش کردی و به زندگی مامانی و باباییت رونق دادی گل پسرم من به خاطر شما تا آخر این ماه یعنی تیر بیشتر سرکار نمیرم چون سلامتی تو برام از همه چیز مهمتره و دکتر گفته اصلا نباید بشینم عشق مامان مواظب خودت باش ...
نویسنده :
مامان طلا
16:48